باز دلم خون شد و چشمم گریست آنکه درین روز چون من نیست کیست ؟ باز دگر باره رسید اربعین جوش زند خون حسین از زمین
عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين حضرت زینب (س) در این فضیلت نیز نظیر مادرشان حضرت زهرا (س) بودند. چنان چه علامه مامقانی در كتاب تنقیح المقال آورده است: «هِیَ فی الحِجابِ وَالعِفافِ فَریدَهٌ لَمْ یَرَ شَخْصَها أَحَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ أَبیها و أَخَوَیْها إِلی یَوْمِ الطَّفِ.» « حضرت زینب (س) در رابطه با حجاب و عفاف نظیر نداشت زیرا هیچ مردی در زمان پدر و برادرانش او را ندیدند تا در سرزمین كربلا.» در زمان تشرّف به حرم رسول خدا (ص) حتی در دل شب چنین بود؛ امیرالمؤمنین (ع) از پیش و حضرت امام حسن (ع) از طرف راست و حضرت امام حسین (ع) در طرف چپ او بودند وقتی كه به حرم نزدیك می شدند حضرت علی (ع) جلوتر می رفت و چراغ ها را خاموش می كرد، امام حسن (ع) یك بار علت خاموش كردن چراغ را از پدر پرسید؟ حضرت فرمود: به جهت آن كه بیم دارم در دل روشنایی شخصی خواهرت زینب (س) را ببیند. درواقعه عاشورابعدازآخرین خطبه(سخنرانی)امام به جهت هدایت وارشاددشمن.عمربن سعدسردارسپاه یزیددستورداددورتادورخیمه های امام حسین(ع)ویارانش خندق(گودال)کندندودرون گودال راآتش زدند. شرح شبهه اول : افراد منتقد این شبهه را مطرح می کنند که شیعیان چگونه اعتقاد دارند که حسین ابن علی فرزند پیامبر بوده درحالی که همه می دانند که نسب از پدر منتقل میشود و حسین هیچ نسبت فرزندی ازسوی پدر نسبت به پیامبر ندارد ؟ پاسخ : اولا این مطلب ساخته ی شیعیان نیست بلکه قرآن این مطلب را تایید میکند در جایی که می فرماید: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ2 به عقیده جمع کثیری از مفسرین و تاریخدانان منظور از ابنائنا امام حسن و امام حسین (ع) هستند 3ثانیا قرآن در آیه ی:...... شهيد مطهري در کتاب حماسه حسيني 3 با اشاره به اينکه حضرت زينب در زمان وفات فاطمه زهرا سلام الله عليهما اجمعين 5 سال داشته اند جريان بوسيدن گلوي امام حسين ع را رد ميکند به عنوان تحريف در قسمت يادداشتها ... يا تقاضاي آب امام حسين در خواستن جرعه اي آب از دشمن . و حتي جريان گذاشتن سر پدر جلوي دختر خردسال ايشان در شام و در دم جان سپردن ايشان با ديدن سر ...عروسي قاسم ع در آن ايام ... در موارد بالا توضيح کافي را در صورت امکان بدهيد ..؟ - حضرت رقیه(س): بعد از اینكه معاویه در نیمه ماه رجب سال شصتم می میرد یزید به حاكم مدینه كه از بنی امیه بود نامه ای می نویسد و طی آن موت معاویه را اعلام می كند و می گوید: از مردم برای من بیعت بگیر. او می دانست كه مدینه مركز است و چشم همه به آن دوخته شده در نامه خصوصی دستور شدید خودش را صادر می كند، می گوید: حسین بن علی را بخواه و از او بیعت بگیر و اگر بیعت نكرد سرش را برای من بفرست. شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده میکرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند. سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.» آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار........ آقا اجازه هست خانمتون رو نگاه کنم..... مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری گ... می خوری تو و هفت جد آبادت … خجالت نمی کشی؟ … جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد … امام صادق(ع) ميفرمايد «مروان بن حكم» وارد مدينه شد و بر تختي تكيه زد و رو به يكي از دوستان امام حسين(ع) كه آنجا بود نمود و گفت «رُدَّوا إليَ اللهِ مَوْليهُمُ الْحَقُّ ألا لهُ الْحُكْمُ وَ هُوُ أَسرَعُ الحاسِبِيْنَ» يعني، اينها را دوستان امام را نزد خدايي كه مولاي حقيقي آنهاست، برگردانيد و او سريعترين محاسبه كننده هاست امام حسين(ع) از آن شخص پرسيد «مروان هنگاميكه داخل مدينه شد، چه گفت؟ او جريان را خدمت امام(ع) عرض كرد امام (ع) فرمود «آري! به خدا قسم! من و يارانم به بهشت بازگردانده ميشويم و او و يارانش به آتش جهنم برگردانده ميشوند» نوبت ميدان رفتن امام(ع) سر رسيد ابتدا چند نفر از سپاه دشمن به جنگ حضرت آمدند و كشته شدند، ابن سعد فرياد زد «چه ميكنيد؟ اين پسر علي است، روح علي در پيكر اوست، با او تن به تن جنگ نكنيد» دشمن نيرنگ ديگري به كار برد؛ سنگ پراني و تيراندازي! جمعيت بسيار زيادي از دور شروع به تيراندازي كردند و سنگ پرتاب ميكردند
آیم به قتلگه که پیداکنم تورا امشب وداع هجرت فرداکنم تورا جویم تورا قدم به قدم بین کشتگاه با شوق واضطراب تمنا کنم تورا درحیرتم که ازچه بجویم نشان تو نی سر نه پیرهن زچه پیداکنم تورا برگیرمت زخاک و ببوسم گلویت خود نوحه مادرانه چو زهراکنم تورا ریزم به حلق تشنه ی تو اشک چشم خویش سیراب تا که ای گل حمرا کنم تورا دشمن نداد آبت اگر غم مخور حسین صحرا زدیده چو دریاکنم تورا ای رآن که داغهای جگر سوز دیده ای اکنون به اشک دیده مداوا کنم تورا فلک آن شب که خرگاه ولایت را زدی آتش دوکودک ازحسین گم شد بگرد ای چرخ پیداکن شود مهرومهت گم ای فلک ازمشرق ومغرب بجوی این ماهرویان ودل زینب تسلی کن به صحرا ام کلثوم است وزینب هردو در گردش توهم بااین دوخاتون جستجو درکوه و صحراکن اگرپیدانگردد این دوطفل بی پدر امشب مهیای عقوبت خویش را ازبهر فرداکن گمانم زیر خواری هردوجان دادن با زاری به زیر خار گل های نبوت را تماشا کن حر کم کم به کناررفت واندک اندک خودرابه امام نردیک نمود لرزه براندامش افتاده بود .مهاجر یکی ازسربازان لشگر عمرسعد می گوید: چنان لرزه ای بر اندام حر افتاده بود که من تاکنون اورا به این حالت ندیده بودم مهاجر به او می گوید: به خدا درهیچ جنگی تورو چنین ندیده بودم که این گونه بلرزی واگربه من میگفتند دلیرترین مرد کوفه کیست تورو معرفی میکردم.پس این چه ترسی است که درتو مینگرم ؟ حرگفت:بخداسوگند من خودرا بین بهشت ودوزخ می نگرم وسوگند بخدا هیچ چیز را بربهشت برنمیگزینم اگرچه پاره پاره شوم ومرابسوزانند مروه ي كرببلا حال و هوايي دارد اين سراشيبي ِ گودال منايي دارد
هرکسی گوشش به حرفهای منه دیگه ازتشنگی فریادی نزنه هرچی مردتو ماها بود فداشده بچه ها بابا دیگه تنهاشده بابای ما دیگه سقا نداره بره آب برای ماها بیاره من از این گوشه ی خیمه میدیدم حرفهاشو باقوم کافرشنیدم بچه ها دست بابا خونی شده گمونم شش ماهه قربونی شده حضرت برهمه ی ای امور صبرکرد لکن گریه برحسین مینمود چون آن منافی صبرنیست بلکه لازمه ی شفقت ورقت است وشنیده نشده که آن حضرت وقتی مصیبت خود رابایکی ازاهل بیت خود ذکرنموده باشد وگریه کندمگرنسبت به حسین که هروقت اورامیدید یادبه یاد می آورد گریه براوغالب میشد وبه علی (ع) میفرمود::((اورابازدار)) پس می بوسیدگلوی اورا گریه میکرد ..عرض کردند:چرا گریه میکنی؟ میفرمودند:((جای شمشیرها رامی بوسم)) واگر حسین(ع) راخوشحال میدید گریه میکردو اگرمحزون میدید گریه میکرد واگرلباس نو میپوشید گریه میکرد وهمچنین امیرالمونین وفاطمه وحسن همه گریه میگردند یکی ازآن صفات حمیده صفت غیرت دین است وعدم تحمل بارذلت ارازل واوباش ..ابن اسعد عرض کردبرآن جناب که نازل شود برحکم پسرزیادو یزید وازقتل خلاص شود ..حضرت فرمود:هرگزنخواهدشد که من دست ذلت به شما دهم ومانند غلامان اقراربه گناه کنم خداورسول واهل ایمان به آن راضی نیستند((لاوالله لااعطیکم بیدی اعطا الذلیل ولااقر اقرار البعید)) وهرکس بعدازآن جناب به این مقام رسید به نظر خود اقتدابه آن حضرت نمود .. صفت دوم امام شجاعت بودامام دراین صفت به مقامی رسید که شجاعت حسینیه رامثل سائرنمود .. 3-عبادت است که ازوقتی درشکم مادربود مادرصدای تسبیح اورا میشندید تاوقتی که سرش رابرنیزه نمودند قرائت قران مینمود 4-رعایت حقوق:عبدالرحمان سلمی یکی ازاولاد آن حضرت را سوره حمد تعلیم داد پس آن حضرت به هزاردیناروهزارحله عطانمودودهان اوراپرکرداز در وفرمود((حق اوزیاده براین است))
5- حیا::امام حسین درصفت حیا به مقامی بودکه حیامینمود از ذلت سوال جاهلی که میخاست اورا تعلیم مسئله دین نماید..به عنوان مثال:: آن جناب میخاست به شخصی ازاعراب که وضورادرست نمیگرفت تعلیم دهد ولی حیاکرد پس به برادرش حسن گفت که مادرحضوراو وضومیسایم وازاوسوال میکنیم که کدام وضو بهتراست چون چنین کردن اون اعرابیمتنبه شد وعرض کرد: شماهردوخوب وضومیگیرید ومن جاهل بودم که نمیدانستم وضورا امتیاز اول :اینکه آن چشم ازهمه ی چشمها نزد خدامحبوب تر است دوم:همه ی چشمهادرروز قیامت گریانن.. مگرچشمی که برحسین(ع) گریه کرده باشدپس اومسرور وخوشحال خواهد بود به نعیم بهشت سوم: آن چشم البته روشن گردد به نظرکردن به سوی کوثر چهارم: آن چشم.ممسوس ملائکه شود که اشک ازآن پاک کنندونگاه دارند چون که آنجانب را ازآب مباح منع کردن .خداوند به ایشان عطانمود چهارنوع آب:: 1-حوض کوثر راحق اوقراردادواصحاب اوراپیش ازخروج روحشان ازآن سیراب نمود . 2-آب حیوان است دربهشت که با اشک گریه کنندگان اوممزوج میشودپس برخوبی طعمش می افزاید 3-اشک چشم است که خداوند حق او قرار داده این است که اورا (صریع الدمع وقتیل العبره) گویندوآن را اثراسم شریفش قرارداده 4-هرآب سرد خوشگواری که دوستان بنوشند پس حق وجانب درآن است که باید اورایادکنن وبرقاتلین او لعنت فرستن سبط پيامبر صلي الله عليه و آله در سال چهارم هجري ، چشم به دنياي وجود گشود. و گفته شده که در سال سوم بوده و راويان در مورد ماه ولادت آن حضرت، اختلاف دارند و اغلب بر آنند که در ماه شعبان و در روز پنجم از آن مي باشد و بعضي از آنان روز ولادت را معين نکرده اند بلکه گفته اند چند شبي از شعبان گذشته، به دنيا آمد و بعضي از مورخان اين موضوع را ناديده گرفته و به گفتن اينکه در شعبان به دنيا آمده اکتفا نموده اند و بعضي از بزرگان بر اين باورند که آن حضرت در آخر ربيع الاول ولادت يافته و اين بر خلاف مشهوراست پس توجهي به آن نمي شود . هر نی فغان نای تو را در می آورد آوای ربنای تو را در می آورد با اینکه زنده ای! چه حریصانه نیزه دارد لباس های تو را در می آورد اگرچه شیر خواره بود اصغر بسی حاجت روا بنموده اصغر گره های بزرگ دوستان را به دست کوچکش بگشوده اصغر *** علی اصغر خموش وغرق خواب است تهی جایش در آغوش رباب است گلوی تشنه وتیری سه شعبه ازاین غم سینه ی زهرا کباب است *** بشتاب ای عمو جان درخیمه قحط آب است اصغرفتاده مدهوش دردامن رباب است شدآب اگر میسر اول بده به اصغر کین طفل ناز پرور ازتشنگی کباب شد اصغر که به چهره ازعطش رنگ نداشت یارای سخن بامن دلتنگ نداشت یارب تو گواه باش "شش ماهه ی من شدکشته ی ظلم وباکسی جنگ نداشت
امام حسین می فرمود: دانش نطفه بارور معرفت است. تجربه های طولانی، فزونی عقل است، شرافت همان پارسایی است. قانع بودن، آسایش تن است، هر که تو را دوست دارد، از پلیدی بازت می دارد، هر که تو را دشمن دارد، بر نابکاری واردت می سازد. اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ مردمی که بندگان دنیا هستند و دین را برای رفاه و آسایش قرار گیرند هرگاه در امتحان و رنج قرار گیرند آن موقع دینداران کم هستند .
کاش بوديم آن زمان کاري کنيم
از تو و طفلان تو ياري کنيم
کاش ما هم کربلايي مي شديم
در رکاب تو فدايي مي شديم
السلام عليک يا ابا عبدالله ..
السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسين تسليت عرض مينمايم)
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
در پاسخ به این بخش باید گفت:
در میان منابع کهن و اصیل تاریخ و همچنین در کتابهایی که تحت عنوان «مقتل» پیرامون شهادت امام حسین(ع) نوشته شدهاند (از قبیل: تاریخ الامم و الملوک، محمد بن جریر طبری؛ الارشاد، شیخ مفید؛ مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب؛ اعلام الوری، طبرسی؛ نسب قریش، مصعببنعبدالله الزبیری؛ انساب الاشراف، بلاذری؛ تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی و ...) هیچ نامی از حضرت رقیه به میان نیامده است. مورخان و مقتل نویسان فقط از دو دختر امام حسین به نامهای: فاطمه و سکینه یاد کرده اند. و .........
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
امام حسين حمله كرد و سربازان دشمن گريختند، ابا عبدالله حمله را خيلي ادامه نميداد تا فاصلهاش با خيمهها زياد نشود نقطهاي را مركز قرار داده بود كه از آن نقطه صدا به حرم ميرسيد حضرت در آنجا با گفتن «لاحَولَ وَ لا قُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ العَلِيِّ العَظِيْمِ» زنده بودنش را خبر ميداد
امام(ع) كه با اهل بيت وداع كرده و به جنگ رفته بود، خودش را به شريعه فرات رساند در اين هنگام شخصي فرياد زد «حسين! تو ميخواهي آب بنوشي؟! به خيام حرمت ريختند!»
امام(ع)به خيمهها برگشت وقتي براي بار دوّم خواست با اهل بيتش وداع كند، فرمود «اهل بيت من! شما حتماً بعد از من اسير ميشويد، بكوشيد در مدت اسارتتان،كوچكترين تخلفي از وظيفه شرعيتان نكنيد مبادا كلمهاي به زبان بياوريد كه از اجر شما بكاهد، ولي مطمئن باشيد، كه اين پايان كار دشمن است اين كار، دشمن را از پا در ميآورد، بدانيد كه خدا شما را نجات ميدهد و از ذلّت حفظ ميكند
اهل بيت، خوشحال شدند و امام با آنها وداع نمود، بعد از مدّتي، صداي شيهه اسب امام را شنيدند، گفتند امام براي بار سوّم آمده است تا با آنها خداحافظي كند
بيرون آمدند، امّا ذوالجناح را بدون امام ديدند متوجه شهادت امام شدند، دور اسب را گرفتند، هر كدام سخني با آن ميگفت، كودكي گفت آيا پدرم با لب تشنه شهيد شد؟
خبرش پر شده در دشت ز مركب افتاد به زمين خوردن آيينه صدايي دارد
كينه توزان جمل دشنه شان كُند شده مي زند بر تن او هر كه عصايي دارد
مادرش دوخته با دست ِ شكسته؛ نكشيد! مگر اين پيرهن پاره بهايي دارد!؟
نيزه ها پاي ِ مناجات ِ لبش گريه كنند خودمانيم ! عجب سوزِ صدايي دارد
قبله اين سوست؛ همين طور رهايش نكنيد آخر اين كشته ي مظلوم خدايي دارد
بي كفن گوشه ي گودال بلا افتاده چه كسي بين شما كهنه عبايي دارد؟
حق بده زينب دلخسته پريشان باشد دلبرش بر سر ني زلف رهايي دارد
امام حسين (ع ) بانوان را دلدارى داد و امر به صبر و فرمود: خداوند شما را از دستدشمنان نجات دهد و عاقبت امر شما را نيكو گرداند، و دشمنان شما را به انواع عذاب مبتلا خواهد كرد، و در عوض اين مصايبى كه به شما رسيده ، خداوند چندين برابر ازمواهب خود را به شما عنايت مى فرمايد، به زبان چيزى نگوييد كه موجب كاهش مقامارجمند شما گردد...
ادامه مطلب
به گزارش همت آنلاین، آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت
خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت
نه
با تعجب پرسیدم
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم
پا بر زمین مکش،که کمان دار سنگ دل می خندد و ادای تو را در می آورد
دارد نگاه مات من از متن تیغ ها تفسیر بوریای تو را در می آورد
در حیرتم که سنگ به من می خورد ولی بالای نی صدای تو را در می آورد
زخم لبت هم اشک مرا در می آورد هم گریه ی خدای تو را در می آورد
وقت نماز افسری از خورجین خویش عمامه و عبای تو را در می آورد
احادیث امام حسین علیه السلام (173 حدیث)
صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسين عليه السلام : بادِروا بِصِحَّةِ الأجسامِ في مُدَّةِ الأعمارِ ؛ حديث
امام حسين عليه السلام :در مدّت عمر ، در حفظ سلامت تن بكوشيد .
مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها > حدیث شماره : 200037
صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسين عليه السلام : لايَحِلُّ لِعَينٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّهَ يُعصى فَتَطرِفَ حَتّى تَغَيِّرَهُ ؛ حديث
امام حسين عليه السلام :بر هيچ چشم مؤمنى روا نيست كه ببيند خدا نافرمانى مىشود و چشم خود را فرو بندد مگر آن كه آن وضع را تغيير دهد . روادامه مطلب کلیک کنید
ادامه مطلب
خدایا مث زمان کودکی از گناهامون بگذر ..امام حسین شرمندتم چون سرتاپا گناهم
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است امام حسین (ع)
» عشق حسین
» کربلاااااااااااااااااااااااااااا
» یاخدا
» ایام فاطمیه از چه تاریخی شروع ودر چه تاریخی تمام می شود؟
» معجزه جسد بیجان فاطمه علیه السلام
» خبرشهادت حضرت زهرا به علی (ع) وحالات حسنین
» دستور ساختن تابوت بعدازدیدن خواب(حضرت زهرا)
» خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادتشان
» ماجرای مظلومیت وشهادت حضرت زهرا
» توبه >آثار وبرکات آن در زندگی انسان
» نتيجه عبادت بدون اخلاص
» هدف قیام امام
» عکس هایی از عزاداری های هیئت حضرت زینب (مبارکه- باغملک)
» سفری به خرابه های شام/شهادت فاطمه صغیره حضرت رقیه(س)
» اربعین
» رسیدن کاروان اسرا به مدینه
» اربعین حسینی
» گریستن برمصایب امام حسین ع
» فضایل امام حسین ازدید قران
» زندگی نامه حضرت زینب (ع) وهمسرش عبدالله بن جعفرطیار واولادش
» دعای امام حسین(ع) در روز عاشورا
» یا ابولفضل عباس(ع)
» مظلومیت شیش ماهه امام
» عکسهای از حرم حضرت رقیه وزینب
» بدن حضرت رقیه(ع)
» حضرت رقیه علیهاالسلام آرزوی قشنگ «بابا»
» زندگی نامه حضرت علی اکبر(ع)
» مادرم حضرت زهراست
» زندگی نامه امام حسین (ع)
» حرم امام
» حضرت زینب وحجاب
» معجزات امام حسین
» شبهاتی درمورد کربلا وامام حسین
» شبهات عاشورا وپاسخ به آن
» داستان ازسیاست امام حسین
» داستان مردی که زیارت امام حسین (ع)نمیرفت
» آقا اجازه هست خانومتونو نگاه کنم؟؟(بدحجابی)
» نوشته از(ساکی)
» وقاع بعدازشهادت امام حسین (ع)
» سخنرانی حضرت زینب درمجلس ملعون یزید
» حضرت زینب
» جایگاه امام واصحابش
» آخرین وداع امام
» وداع زینب با برادر عصر روز یازدهم
» شام غریبان حسین
» زیارت عاشورا
» حر.اشک ریزان دردامان پرمهر حسین(ع)
» مروه کربلا
Design By : Pichak |